بودجه بندی مبتنی بر ریسک:
بودجهبندی یک پروژه زیربنایی، فرآیندی بسیار مهم از ابتدای پروژه است. با وجود کمبود دادهها و عدم قطعیتهای موجود و ریسک های ناشناخته، همیشه به یک بودجهبندی اولیه نیاز است تا بتواند طیف وسیعی از هزینههای اجرای پروژه را همراه با الزامات مالی کلی به سرمایه گذار پروژه ارائه کند. آنچه می تواند بر موفقیت پروژه های عظیم عمرانی اثرگذار باشد، امکان بودجه بندی مبتنی بر ریسک در پروژه های زیربنایی می باشد.
تعیین بودجه برای توسعه پروژههای زیربنایی به سه دلیل اصلی یک فرآیند اساسی به شمار میرود. الف) یک مبنای هزینه را بر اساس محدوده پروژه و الزامات کیفیت و همچنین محدودیتهای تأمین بودجه از سوی سرمایه گذاران ایجاد میکند. ب) یک معیار سنجش عملکرد را در طول دوره کلی پروژه به وجود میآورد. ج) بر روی رقابتپذیری پیشنهادات برای اجرای پروژه تأثیر میگذارد.
روشهای برآورد بودجهبندی و هزینه از لحاظ پیچیدگی و دقتی که دارند متفاوت هستند. اما مهمتر از همه، تفاوت آنها در نحوه پرداختن به منابع احتمالی در بودجه میباشد. بودجه بندی پروژههای زیربنایی باید با در نظر گرفتن هزینههای مربوط به ریسک ها در بودجه کلی و نشان دادن ظرفیت فرآیندهای تصادفی در بهینهسازی بودجه کلی باشد. به این منظور، روشهای استدلال موردی، آنالیز رگرسیون چندگانه، شبیهسازی مونت کارلو و روشهای جبری با توجه به رویکرد نظری، الزامات، دقت و ادغام ریسک ها قابل استفاده می باشند.
به منظور آشنایی بیشتر با تعریف عدم قطعیت در پروژه ها و همچنین تفاوت عدم قطعیت با ریسک به مقالات تخصصی که در این زمینه منتشر نموده ایم رجوع فرمایید.
روش های جبری در مقابل شبیه سازی مونت کارلو:
با اعمال دو روش غالب در بودجهبندی، یعنی روشهای جبری و شبیهسازی مونت کارلو در یک مورد واقعی از پروژه های ساختمانی به نظر می رسد: الف) فرآیندهای تصادفی، توجیه دقیقتری از ذخایر احتمالی مورد نیاز را که باید به خاطر ریسک های موجود، در بودجه پروژههای زیربنایی گنجانده شود، ارائه میدهند. ب) فرآیندهای تصادفی برای تعریف ذخایر احتمالی واقع بینانه در پروژه بسیار مناسب هستند که این امر به نوبه خود منجر به ارائه پیشنهادات رقابتیتر میگردد. تحقیقات نشان میدهد که برای بودجهبندی مبتنی بر ریسک در پروژههای زيربنايی باید از فرآیندهای تصادفی استفاده شود.
برآورد هزینهها و تعیین الزامات بودجهبندی روندی تکراری است که در ادامه مراحل چرخه پروژه، یعنی اجرا، نظارت و کنترل و پایان پروژه، مجدداً تکرار میشود. همانطور که پروژه تکامل پیدا میکند، برآورد هزینهها نیز دقیقتر میشود، زیرا تعداد دادهها و اطلاعات قابل اعتماد نیز بیشتر میشود.
به منظور ارزیابی واقعی هزینههای پروژه و الزامات بودجه، به دادههای دقیق و بهروز نیاز است. هرچند به دست آوردن این دادهها به تنهایی برای ارائه برآورد هزینهها کافی نیست. پردازش مناسب دادهها و در نظر گرفتن مفاهیم مربوط به مدیریت ریسک به منظور به دست آوردن نتایج دقیق لازم است.
این کار را میتوان توسط تیمی از کارشناسان که دارای دانش لازم در این زمینه هستند و یا توسط روش های برآورد هزینه مناسب که میتواند جایگزین چنین تیمی شود، انجام داد. در عمل ثابت شده است که استفاده از روشهای پیشبینی هزینه به اهمیت و بزرگی پروژه، از جمله مقدار سرمایه بستگی دارد نه به دقت مورد نیاز برای برآورد. اگرچه انواع پروژههای زیربنایی شامل انواع زیرساختهای عمومی و خصوصی با هر گونه کاربری بالقوه (مسکونی، صنعتی، رفاهی و غیره) برای سرمایه گذاران حائز اهمیت می باشند. اما استفاده از روشهای سیستماتیک برآورد هزینه به جز در موارد خاص (به عنوان مثال پروژههای مشارکت عمومی و خصوصی) بیان نشده است.
علاوه بر این، بودجه احتیاطی برای مقابله با ریسک ها بطور تجربی به صورت ثابت و یا برابر درصد مشخصی از بودجه کلی فرض می شود. لذا برآورد منطقی برای این بودجه وجود ندارد که ممکن است روی پتانسیل موفقیت در طی فرآیند تدارکات تأثیر بسزایی داشته باشد. برآورد بیش از حد بودجه پروژه ممکن است باعث ارائه پیشنهادی غیر رقابتی شود. در حالی که برآورد کمتر از حد آن میتواند توسعه و پیشبرد پروژه را به خطر بیاندازد.