موفقیت، همیشه هدف نهایی هر فعالیت است و پروژه های ساخت و ساز نیز از این قاعده مستثنی نیست. تعریف استانداردی از موفقیت پروژه در هیج صنعتی وجود ندارد. زیرا در واقعیت هر تیم در شرایط متفاوت از دیگر تیمها قرار دارد و تعریف موفقیت از دیدگاه هر تیم متفاوت است. موفقیت پروژه در واقع بنیاد و اساسی برای مدیریت و کنترل پروژههای جاری و برنامهریزی و جهتگیری درباره پروژه های آینده است. آقای Zavadskas که شخصا ارادت خاصی به ایشان دارم و در مباحث تصمیمگیری جایگاه ویژهای دارند، معتقد است که موفقیت یک پروژه به عنوان تشکلی موقت، تحت تاثیر منابع و کارایی سازمانها است و موفقیت سازمان تحت تاثیر عملکرد و موفقیت هر پروژه به صورت مجزا میباشد.
طی دهههای گذشته فهرستهای متفاوتی از انواع عوامل موفقیت در پروژه منتشر شده است. Rockart در سال ۱۹۸۲ اولین کسی بود که مفهوم “عوامل موفقیت بحرانی” را بیان کرد. به بیان او، عوامل موفقیت بحرانی تعداد محدودی از موارد است که اگر درآنها نتایج رضایتبخش باشد، عملکرد رقابتی موفقی را برای سازمان تضمین خواهد کرد. به عبارت دیگر این عوامل، ورودیهایی به سیستم مدیریت پروژه است که به طور مستقیم، احتمال دستیابی به موفقیت پروژه را افزایش میدهد. نقش مدیر پروژه در موفقیت پروژه های ساخت و ساز بسیار قابل توجه است. او باید دارای دانش، مهارت و خصوصیات مدیریتی و رهبری باشد تا بتواند با اتخاذ تصمیمات مناسب در زمان مناسب، درگیرکردن افراد مناسب در مکانهای مناسب و در نهایت با تعیین استراتژیهای موثر، تکمیل موفقیت آمیز پروژه ها را تضمین نماید.
پیشنهاد می کنم حتماً مقاله “مهارت های لازم برای مدیریت پروژه” را هم مطالعه کنید.
نتایج به دست آمده از تحقیقات گذشته حاکی از آن است که پروژه های موفق، محصول تیم های منسجم، ارتباطات اثربخش، استفاده بهینه از فناوری اطلاعات، حمایت مدیران بالارتبه، اهداف روشن و شفاف، تعهد کارکنان و… می باشد. در این مقاله، پژوهشگران با مطالعهی این تحقیقات در مجموع ۷۱ عامل موثر بر موفقیت پروژه را شناسایی نمودند که این عوامل در هفت گروه شامل عوامل خارج از سازمان، عوامل نهادی، عوامل مربوط به پروژه، عوامل مربوط به مدیریت/تیم پروژه، عوامل مربوط به مدیر پروژه، عوامل مربوط به مشتری و عوامل مربوط به پیمانکار طبقه بندی شده اند. همانطور که مشخص است تعداد عواملی که میتواند بر موفقیت پروژه ها اثر بگذارد بسیار زیاد است؛ اما آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد، تعیین اهمیت این عوامل است. روشی که در این مقاله برای تعیین اهمیت عوامل به کار گرفته شده است، روش AHP است که یکی از روشهای وزن دهی در مباحث تصمیمگیری میباشد.
پس از جمعآوری این ۷۱ عامل، این عوامل در اختیار متخصصان ساخت و ساز قرار گرفت تا منطبق بر طیف لیکرت، هر یک از عوامل را ارزیابی نمایند. سپس با استفاده از روش تصمیم گیری”فرایند سلسله مراتبی تحلیلی(AHP)” که یکی از ابزارهای قدرتمند و منعطف در تصمیم گیری های پیچیده است، این عوامل رتبه بندی شدند. عملکرد این روش همانطور که از نامش پیداست، به صورت سلسله مراتبی است. یعنی در ابتدا گروه های عوامل و سپس زیرگروه های آن توسط متخصصان ارزیابی می شوند و در نهایت با تعیین وزن هر یک از عوامل، اهمیت آنها مشخص می شود. با اینحال از آنجا که این روش، روشی زمانبر است، در صورتی که تعداد عوامل بسیار زیاد باشد، روش مناسبی برای ارزیابی این عوامل نخواهد بود.
در این مقاله پس از اجرای این روش، مهمترین عوامل موفقیت در پروژه های ساخت و ساز رتبه بندی شدند که این عوامل در زیر بیان شده است:
- اهداف شفاف و واقعی در پروژه.
- برنامه ریزی پروژه.
- شایستگی (صلاحیت) مدیر پروژه.
- تجربیات گذشتهی تیم پروژه.
- شایستگی تیم/مدیریت پروژه.
- اهداف روشن و دقیق مشتری.
- ارزش پروژه.
- پیچیدگی و منحصر به فرد بودن پروژه.
- تجربیات مدیر پروژه.
- توانایی کارفرما در تصمیمگیری به موقع.
این ده عامل که به ترتیب اهمیت بیان شده است، مهمترین عوامل موفقیت در پروژه های ساخت و ساز (که البته در کشور لیتوانی شناسایی شده اند) هستند. به طور قطع، “اهداف واقعی و شفاف پروژه” و همچنین “برنامه ریزی پروژه”، نقش مهمی در موفقیت پروژه ایفا میکنند که باید مورد توجه کامل مدیریت بالارتبه شرکت های ساختمانی قرار بگیرند.
بنظر شما این رتبه بندی برای عوامل موفقیت در پروژه های ساختمانی کشور ایران چه تفاوت هایی دارد؟