در پروژه های عظیم صنعتی از جمله مثال درج شده در این مقاله که بخشی از یک پروژه نفتی متداول در کانادا به ارزش ۲٫۵ میلیارد دلار بوده و نیازمند ۳٫۵ میلیون ساعت کار مهندسی و ۱۵ میلیون ساعت کار اجرایی می باشد و همچنین ۴۰،۰۰۰ تا ۵۰،۰۰۰ نقشه طراحی و نیز ۱۰،۰۰۰ تا ۲۰،۰۰۰ نقشه شاپ در آن تهیه شده است، امکان برنامه ریزی پروژه با روش های معمول مانند روش مسیر بحرانی و نرم افزار های معمول مانند MSP و Primavera وجود ندارد چراکه فعالیت های برنامه به هزاران و بعضاً بیش از صدهزار فعالیت خواهد رسید.
در این پروژه ها می بایست برنامه ریزی به روش workface planning انجام شود. Workface که در اینجا به عنوان جبهه کاری ترجمه شده است، به معنای ایجاد بسته های کاری کوچک و کاملاً مشخص برای اجرا در کارگاه می باشدکه برای یک گروه کاری در یک تخصص (مثلاً بنایی یا لوله کشی و…) به مدت حدوداً ۵ تا ۱۰ روز تعریف می شود.
در چنین پروژه های صنعتی عظیم، به دلیل وجود فعالیت های همزمان مختلف، انبار نمودن مصالح حجیم در سایت پروژه، جابجایی دائمی ماشین آلات و فعالیت گروه های کاری متعدد، عملاً فضای محدودی برای کار وجود دارد و فعالیت در این فضای محدود از یک سو سبب کاهش راندمان گروههای مختلف می شود و از سوی دیگر با توجه به تداخل فعالیت های در حال انجام در این فضای محدود، ریسک های ایمنی فراوانی را بوجود میآورد.
لذا در این مقاله با استفاده از شبیه سازی، مدلی برای بهینه سازی جبهه های کاری در برنامه زمان بندی براساس فضای محدود کاری موجود در پروژه ارائه شده است. در واقع فضای کار به عنوان یکی از منابع پروژه در نظر گرفته شده است که نشان می دهد در یک جبهه کاری امکان فعالیت چند نفر نیروی کار وجود خواهد داشت.
در صورت تمایل به دریافت ترجمه فارسی مقاله، درخواست خود را در قسمت دیدگاه ها درج بفرمایید.
به نظر بنده شناسایی جبهه های کاری پیشرو بسیار حائز اهمیت است.