اهمیت رهبری در صنعت ساخت و ساز:
موضوع رهبری یکی از مهم ترین مباحث در مطالعات مدیریتی می باشد. امروزه توجه تحقیقات و پژوهش ها در زمینه ی ساخت و ساز، بیشتر از گذشته به سمت “رهبری پروژه” معطوف شده است. در دیدگاه سنتی نقش مدیریت پروژه عمدتا پیرامون قدرت، اختیار و وظیفه گرایی بود. در چنین ساختاری تمرکز منحصرا بر روی اهداف نهایی بود و روش رسیدن به این اهداف چندان اهمیتی نداشت. چنین طرز فکری در مدیریت پروژه های ساخت و ساز، سبب شد که مدیران به جای اهمیت به روابط کاری، متمایل به نتیجه نهایی شوند و در نهایت به جای رهبری افراد برای دستیابی به اهداف بلندمدت، به مدیریت روزانه ی تیم خود بسنده می کردند.
چنین سیستمی منجر به پدیدآوردن مهندسانی شد که درک عمیقی از طراحی های خود نداشتند و مواردی مانند تخریب محیط زیست و مشکلات فرهنگی را نادیده می گرفتند. در حقیقت بحران رهبری از آنجا نشات گرفت که رسوایی بسیاری از شرکت ها مبنی بر موارد ناپسند رفتاری مدیران در دنیای تجارت سبب سو برداشت درباره ی رهبران، رهبری و اعتبار رهبری گردید. از این رو تغییر نگرش درباره ی رهبری در پروژه های ساخت و ساز به خصوص در شرایط متغیر امروزی بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است.
رهبر پروژه ی اصیل و واقعی(authentic project leaders)، دارای ارزش های مثبتی است. از صمیم قلب افراد را رهبری می کند. بالاترین سطح از اصول اخلاقی را بنیان گذاری می کند و به خاطر پیروان خود از علایق و منافع شخصی خویش می گذرد. این گونه رهبران بر روی محیطی از اعتماد سرمایه گذاری می کنند و قادر به ایجاد انگیزه و فعالیت های چالش برانگیز برای افراد خود هستند. از سوی دیگر، رهبران پروژه قادر به تغییر الگوهای سنتی مدیریت می باشند و استانداردهای ایده آل تری را برای پیروان خود تعیین می کنند.
نویسنده براین اعتقاد است که رهبران اصیل، نه تنها مدیران قابلی در پروژه ها هستند بلکه رهبران مردمی و ایده پردازان قهاری نیز هستند. این رهبران، سبک رهبری منحصربه فردی دارند که با ویژگی های شخصیتی آن ها سازگار است. هدف خود را درک می کنند، ارزش های پایدار و قابل اطمینانی را الگو قرار می دهند، با قلبشان رهبری می کنند، روابط پایداری برقرار می کنند و سطح بالایی از انضباط شخصی را از خود نشان می دهند. با داشتن چنین ویژگی هایی، چنین رهبرانی قادر به ایجاد انگیزه در افراد، جلب حمایت پیروان خود و دستیابی به اهداف پروژه و عملکرد واقعی برای سازمان های مادر هستند.
کدام سبک رهبری؟
مطالعات گذشته، سبک های رهبری متفاوتی را معرفی کرده اند که عبارتند از دموکراتیک و استبدادی، وظیفه گرا و رابطه گرا، مشاوره و تصمیم گیری مشترک، رهبری خدمت گذار، مدیریت تیم مربی گرا، رهبری حمایتی و… اما در واقعیت نمی توان بهطور قاطع بیان کرد که کدام سبک برای مدیران پروژه های ساخت و ساز مناسب تر است.
این مسئله کاملا قابل درک است چرا که با توجه به شرایط متغیر محیطی نمی توان تنها از یک سبک برای رهبری تیم استفاده کرد و متناسب با شرایط، هر سبک می تواند عامل موفقیت و اثربخشی باشد. علاوه بر این، اکثر سبک های شناسایی شده متمرکز، خودمحور، وظیفه محور، رابطه محور یا تغییرمحور هستند و هیچ یک از این سبک ها نمی توانند شاهدی بر رهبری واقعی، قابل اعتماد، راستگو و جدی باشند. به بیان دیگر رهبران می توانند تظاهر به داشتن سبکی خاص کنند یا حتی تظاهر به داشتن جذبه (charismatic)کنند در حالی که در واقعیت خلاف آن عمل می کنند.
با توجه به آن چه که بیان شد، محققان حوزه ی رهبری معتقدند که بهترین راه حل برای بحران رهبری در دنیای تجاری مدرن، “رهبری اصیل” است که ویژگی های آن شامل انرژی مثبت، حس بالایی از صداقت، هدف روشن، اهمیت به دیگران، اعتماد به نفس، امید، خوش بینی، استقامت و ارزش های شخصی می باشد. صنعت ساختمان نیازمند چنین رهبرانی است که خودمحور نیستند، درعوض با رفاه حال پیروانشان، همکارانشان و سازمانشان و به طور کلی جامعهی خود انگیزه می گیرند. آنها به دنبال ایجاد محیطی مملو از اعتماد متقابل، شفافیت و نوع دوستی در تیم ها هستند.
با همهی این تفاسیر، این رهبران نیز انسان هستند و بدون نقص نیستند و ممکن است مرتکب اشتباه شوند اما تفاوت این رهبران با رهبران سنتی در قبول مسئولیت و ضعف های خود است. رهبران اصیل یاد گرفته اند که از تجربیات و اشتباهات خود درس بگیرند و شکست های آنها مانع پیشرفت آن ها نمی شود. از دیگر صفات این رهبران، درک خواسته های مشتری است به نحوی که تمام تلاش خود را برای موفقیت پروژه و تحقق منافع تمام ذینفعان، به کار می گیرند. رهبران اصیل به دنبال ارتقای پیروان و قرار دادن خود به عنوان الگو، برای تبدیل آن ها به رهبران آینده هستند. این رهبران عملکرد پیروان خود را کنترل می کنند و اشتباهات آن ها را با آموزش و مربی گری اصلاح می کنند.
هدف نهایی این مقاله در جهت تغییر فلسفه ی رهبری پروژه های ساخت است و سعی دارد تا مدل رهبری پروژه ای اصیل را توسعه دهد. تاکید این مدل بر توجه بیشتر به رویکرد های انسانی در رهبری پروژه های ساخت و ساز و توسعه آن است. درک چنین سبکی، به توسعه ی رهبری موثر برای پروژه های آینده کمک خواهد کرد و در نهایت منجر به ایجاد فرهنگ سازمانی جدیدی می شود که موجب ارتقای رفتار سازمانی، ارزش های عالی سازمان و احترام و درک متقابل بین افراد مشغول در تیم پروژه می شود. مزیت دیگر این سبک رهبری، تعهد بیشتر پیروان است که در نتیجه ی رفتار عادلانه با آن ها پدیدار می گردد. در نهایت سازمان هایی که با سبک رهبری اصیل هدایت تیم ها را برعهده دارند نسبت به سازمان هایی که چنین سبکی ندارند، دارای مزیت رقابتی و رشد پایدار خواهند بود.